| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
گزيده اي از كتاب چطور یک استارت آپ را شروع کنیم.
این روزها تعداد استارتآپ ها دائماً در حال زیاد شدن است، اما این به آن معنا نیست که شروع یک استارت آپ کار راحتی است، بلكه خیلی از استارت آپ هایی که دانش و اطلاعات کافی را برای شروع کار ندارند در نهایت با شکست مواجه میشند.
از مهمترین عناصری که هر استارت آپی برای موفقیت به آن نیاز داره موسسین مستعد هست. البته تعداد و مهارتهای موسسین در عملکرد یک استارت آپ موثره، و معمولاً ۲ یا ۳ نفر موسس که مهارتهای مکمل دارند (به طور مثال یکی دارای تواناییهای لازم برای توسعه تجارت، دیگری با مهارتهای ارتباطی قوی و عضو دیگر دارای اطلاعات فنی گسترده) میتونند نقاط ضعف و کاستیهای همدیگر رو جبران کنند و گروه قوی تری رو تشکیل بدند.
از اصول دیگری که لازمه مورد توجه قرار بگیره هر چه ساده تر کردن کارها و تقسیم وظایف هست. به عنوان مثال تنظیم یک لیست شامل ۳ مورد از اهدافی که لازم هست محقق بشه بهتر است از لیست بلند بالایی از برنامههای توسعهای شرکت. به این ترتیب تمام اعضا مهمترین اهداف شرکت را درک میکنند و کارها و زمانشون را متناسب با اولویتها تنظیم میکنند. لازمه که توجه بشه اعضا و کارکنان باید در انجام امور از آزادی عمل برخوردار باشند و بتونند ابتکار به خرج بدند. راهنمایی کردن گروه در انجام تصمیم گیریهای اساسی مناسبه اما اگر واقعاً تمایل به نوآوری از سمت اعضای گروه دارید نباید سد راهشون قرار بگیرید.
قدم بعدی که استارت آپ ها با اون مواجه میشند استخدام اعضای جدید هست. در ابتدا بهتره تا حد امکان تمامی کارها توسط موسسین انجام بشه تا در منابع مالی صرفه جویی شده و بخش بیشتری از منابع به تولید کالا اختصاص پیدا کند، اما به مرور با گسترش کار نياز به اعضای جدید ایجاد میشه، ولی همچنان بهتره تعداد کارکنان محدود باشه و افرادی که استخدام میشند از مهارتهای متنوعی برخوردار باشند و بتونند کارهای مختلف رو انجام بدن. بنابراین لازمه کارکنان جدید انگیزه بسیار بالایی داشته باشند.
تقریباً تمامی استارتآپ ها پس ازشروع کار به حمایت سرمایه گذاران نیاز دارند. در واقع بهتر هست زمانی که در مسیر پیشرفت قرار دارید به دنبال حمایت سرمایه گذاران باشید، به این ترتیب از سایر استارت آپ های رقیب که به دنبال پیشی گرفتن از شما هستند در امان میمونید. اما سرمایه گذاران همیشه به دنبال استارت آپ هایی هستند که کالاشون مورد علاقه مشتریان قرار داره و در حال کسب درآمدند. این نشون میده كه استارت آپ مورد نظر پایداره و بازار نبست به محصول تولیدی استقبال نشون میده. سرمایه گذاری در این استارت آپ ها کم ریسک تر و جذاب تره.
اما داشتن یک محصول فوق العاده و کاربردی همیشه کافی نیست، بلکه لازمه بتونید به خوبی محصولتون را برای سرمایه گذار توضیح بدید، که برای این کار باید روی محصول، سایز بازار و نرخ رشدتون تمرکز کنید. تعریف شما از محصولتون باید به نحوی باشه که گویی شنونده هیچگونه ذهنیت قبلی نسبت به آن نداره. همینطور لازمه به سایز بازار هدف و فرصتهایی که شما برای جذب مشتریان علاقه مند دارید اشاره کنید، چرا که باعث میشه سرمایه گذار بتونه شانس دستیابی به درآمد بالا از محل سرمایه گذاری رو در نظر بگیره.
در نهایت سعی کنید با آمار و ارقام سرعت رشد استارت آپ خود را به سرمایه گذار نشان بديد، به طور مثال: ما در ماه فوریه کار خود را شروع کردیم، در حال حاضر با نرخ ماهیانه ٪۳۵ در حال رشد هستیم، مجموع فروشمان ۱۰۰۰۰ دلار هست و همین طور تعداد ۶۰۰۰ کاربر داریم.
ترجمه و تهيه شده توسط بهاره ولدبيگي
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پیشنهاد فوربز برای طرز فکر کارآفرینان
مانند یک استارت آپ فکر کنید
مرحله اول: شما چه نوع شرکتی می خواهید؟
با برخی از واکنش ها شروع کنید. از خودتان بپرسید: چه نوع شرکتی می خواهید؟ چگونه با کارکنان خود رفتار می کنید؟ کارکنان شما چه احساسی در مورد کار کردن در شرکت شما دارند؟
کارکنان، مشتریان، تامین کنندگان و سهامداران چگونه برند شما را توصیف خواهند کرد؟ مزایای کارکنان شما منعکس کننده قدرت برند شماست.
این سوالات پایه ای، برای ارزیابی وضعیت فعلی طرح مزایای کارکنان شما مهم است.
مرحله دوم: از کارکنان خود بپرسید چه نوع شرکتی باید باشید.
کارمندان شما، نیروی حیاتی شرکت شما هستند. بازخوردها را بگیرید و آن را با تفکر و برنامه خود ترکیب کنید.
از کارکنان خود بپرسید چه احساسی نسبت به مزایای کارکنان فعلی دارند و بازخوردها را جمع آوری کنید.
مرحله سوم: مزایایی را پیدا کنید که به کارمندان و شرکت کمک می کند.
اضافه کردن مزایای کارمندان جدید موفقیت نیست. کارفرمایان زمانی پیروز می شوند که کارکنانشان برنده شده باشند.
جنگ بر سر استعدادها شدید است. نه تنها شما نیاز به جذب استعدادهایبرتر دارید، بلکه باید سازمان خود را برای مدت طولانی حفظ و تقویت کنید.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
استارت آپ چیست؟
استارتاپ یا استارتآپ یک سرمایهگذاری به شکل کارآفرینی است که طی آن یک شرکت نوپا ایدهی جدیدی برای کسبوکار ارائه میدهد.
طبق تعریف استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود.
البته اختلاف بر سر تعریف استارتاپ زیاد است؛ اما نکتهی مشترک در همهی آنها این است که بر اساس یک ایدهی خلاقانه و جدید فعالیت آنها آغاز میشود. این ایدهها بازار نیازمندیها را هدف قرار میدهند و با ارائهی یک محصول یا خدمات جدید و استفاده از تکنولوژی، خیلی سریع رشد پیدا میکنند.
از آنجایی که هدف از راهاندازی یک استارتاپ پیدا کردن مدل کسبوکار است ؛ عمر آن نمیتواند طولانی باشد و معمولا بعد از گذشت چند سال به موفقیت میرسد یا بودجهی آن تمام میشود و شکست میخورد.
استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
استارت آپ ها زندگی ایرانیان را فتح می کنند؟
استارت آپ اینجا، استارت آپ آنجا، استارت آپ همه جا
اگر چهار سال پیش همه با دیدن بیلبردهای بزرگ تبلیغاتی دی جی کالا با دیده شک به خرید اینترنتی فکر می کردند و خیلی ها گارد بسته جدی نسبت به آن داشتند اما حالا همه چیز به شکل عجیبی تغییر کرده است و هر روز شاهد رشد خرید و فروش اینترنتی و گرفتن خدمات از شرکت های استارت آپی این چنینی هستیم تا جایی که سعید محمدی یکی از بنیانگذران دیجیکالا آبان 1395 یعنی 8 ماه پیش در جریان دوازدهمین همایش مدیریت کسب و کار های هوشمند در سازمان مدیریت صنعتی٬ گزارش عملکرد و اطلاعات مربوط به فروش دیجیکالا را برای اولین بار اعلام کرد و گفت:« در حال حاضر تعداد فروش روزانه دیجی کالا ۲۰۰۰ سفارش با متوسط ۶۰۰ هزار تومان است که با یک ضرب به عدد فروش (درآمد ناخالص) ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰تومان در روز می رسیم.» و این در شرایطی است که 10 سال پیش این مجموعه کارش را تنها با 5 نفر نیرو شروع کرد و حالا به بزرگ ترین فروشگاه اینرنتی کشور تبدیل شده است تاجایی که در سال 2015 مجله معتبر اقتصادی اکونومیست آن را به عنوان بزرگ ترین استارت آپ اینترنتی ایران معرفی کرد و ارزش تقریبی آن را 150 میلیون دلار تخمین زد که حتما طی دو سال گذشته با رشد بسیاری رو به رو بوده است.
آمارهای رسمی ارائه شده از سوی سازمان فناوری اطلاعات ایران نشان میدهد که در ایران به ازای هر دو نفر، یک نفر دارای گوشی هوشمند است و این یعنی بیش از 40 میلیون نفر در ایران کاربر این گوشی ها هستند، گوشی هایی که یکی از خدمات مهمشان استفاده از اپ هاست. سلجوقی عضو هیأت عامل سازمان فناوری اطلاعات چندی پیش گفته بود: «از هر دو نفر در کشورمان حداقل یک نفر گوشی هوشمند در اختیار دارد که برآورد میشود شمار کاربران گوشیهای هوشمند به ۴۰ میلیون نفر میرسد.» او ادامه گفته بود: «رسیدن آمار دو میلیون گوشی هوشمند در سال ۹۲ به ۲۰ میلیون گوشی در سال ۹۳ نشان دهنده فراهم شدن ابزار دولت موبایل است و رسیدن این عدد در سال ۹۴ به ۴۰ میلیون و از ابتدای سال ٩٥ تا به الان حدود ٥٠ میلیون گوشی هوشمند در کشور نشان از افزایش رو به رشد استفاده از گوشی همراه در کشور دارد.»
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
تعاریف و مفاهیم علمی استارت آپ
ترجمه واژه لاتين استارت آپ در منابع فارسی معمولا ◀️"شرکت نوپا"▶️ مي باشد. اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر، حول این زمینهها شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارت آپ باید در حوزه فن آوریهای نوین فعال باشد.
براي اينکه علمي تر صحبت کنيم در اینجا چند تعریف ارائه شده براي استارت آپ را در چند منبع معتبر با هم مرور میکنیم:
تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی
در دیکشنری وبستراستارت آپ یک کسب و کار جدید است (A New Business)
تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA)
کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد
تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک
سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است
تعریف استارت آپ توسط اریک ریس
استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است
اما اگر دقيق تر نگاه کنيم برخي ويژگي ها در استارت آپ ها بيشتر به چشم مي خورد که شامل:
1 کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد.
2 کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت جو است اما فرصت طلب نیست.
3 کسب و کاری که الزاماً مقیاس پذیر نیست. اگر چه طبیعتاً مقیاس پذیری برای آن مزیت و مطلوب است.
پس اگر مادر یک خانواده کسب و کاری نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه آنها را تامین کند و هرگز بزرگ نشود، همین که پایدار باشد، یک استارت آپ است.
4 کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد.
5 کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی میکند.
بنابراین، اگر شکلهای خاصی از کسب و کار نوپا مد نظر ما باشد، آن را با صفات مربوطه ذکر خواهیم کرد. مثلاً ممکن است چنین اصطلاحاتی را به کار ببریم:
کسب و کار نوپا مبتنی بر تکنولوژی های نوین
استارت آپ مبتنی بر فن آوری اطلاعات
کسب و کار نوپای خانگی
کسب و کارهای نوپای آینده نگر
کسب و کارهای نوپای ایجادکننده تحول در بازار (Disruptive)
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
چرا کره سالمترین اکوسیستم استارتآپی آسیا را دارد!
کره اقتصاد خود را حول محور فناوری میچرخاند. به لطف دولت و سرمایهگذاری خارجی در فناوریهای جدید و نوآورانه، کره بهترین اکوسیستم برای استارتآپهای موجود و آتی در تمام آسیا شناخته شده است. برخی از افراد ادعا میکنند که هند و چین در این حوزه پیشرو هستند، با این حال با نگاه دقیقتر میتوان فهمید که وقتی صحبت از شتابدهندگان استارتآپ و انکوباتورها میشود، کره سالمترین اکوسیستم است که سایر کشورهای آسیایی از آن بهعنوان معیار استفاده میکند.
آنچه کره را برای سرمایهگذاران به جاذبهای سودزا تبدیل کرده است، اندازه بازار و محیط کره است. بازار و محیط کره بسیار شبیه به بازارهای اصلی مانند چین و ژاپن است و درواقع در مرکز بازار فناوری آسیا قرار دارد. کرهایها بسیار تحصیلکرده و ماهر هستند و جمعیت این کشور هرسال رو به افزایش است.
اقتصاد کره به لطف توسعه و رشد سامسونگ و سایر شرکتهای فناوری مهم در دهه گذشته بسیار رشد کرده است. این موفقیت توجه سرمایهگذاران خارجی و دولت کره را به خود جلب کرده است.President Park در خط مقدم ایجاد انکوباتورهای استارتآپی و شتابدهندگان قرار گرفته است و وامهایی به SME ها و استارتآپها میدهد که در حوزه فناوری فعالیت میکنند. تعداد کمکهای مالی برای استارتآپها هرسال در حال رشد است.
این نهاد حتی با کارآفرینان برتر در حوزه استارتآپ مانند مارک زاکربرگ ملاقات کرده است تا توجه شرکتها در حوزه استارتآپ کره را به خود جلب کند.
کره در زمینه روشهای پیشرفت فناوری بسیار خوب عمل کرده است. درحقیقت، این کشور شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجوی خود را دارد. فیسبوک و گوگل دوره سختی را پشت سر گذاشتهاند و سعی میکنند وارد بازاری شوند که در آن Kakao و Naver پیشرو هستند. تنها نقطهضعف کره کمبود توسعه جهانی است. با این حال، یکبار دیگر این اوضاع قرار است تغییر کند و استارتآپهای کرهای بیشتری با شرکای جهانی وارد شراکت شوند. وقتی استارتآپهای کرهای یک برنامه یا پلتفرم میسازند، آنها را فقط برای مردم کره تولید میکنند، به طوری که برنامه یا پلتفرم فقط به زبان کرهای در دسترس افراد قرار میگیرد. اگر آنها چشمانداز وسیعتری داشتند، میتوانستند مرزها را بشکنند و به شرکتی یک میلیارد دلاری تبدیل شوند. وقتی کرهایها با دیدی جهانی شروع به تولید برنامههای کاربردی و پلتفرمها کنند، پتانسیل آنها بدون حدومرز خواهد بود.
نسل بعدی کارآفرینان در کره این تفکر جهانی را در ذهن دارد که میتواند دنیا را احاطه کند. بسیاری از آنها حداقل یک شرکت کره-آمریکایی دارند که در آن زبان انگلیسی زبان اول آنها شناخته شده است. این یک عامل مهم برای رسیدن به بازار آمریکا و نیز بازارهای اروپایی است. موانع زبانی بهعنوان دلیل اصلی عدم توانایی کره در توسعه جهانی فهرست شده است. شرکتهای استارتآپی کرهای در حال حاضر تعداد بیشتری از افراد خارجی را استخدام میکنند تا یک محیط کاری را به وجود آورند که در آن افراد به زبان انگلیسی صحبت میکنند.
یک نظرسنجی نشان داده است که از هر ۴ شرکت در کره، یک شرکت به زبان انگلیسی تسلط ندارد. به تغییرات سال ۲۰۱۶ نگاهی بیندازید. استارتآپهای جوانتر در کره متوجه پتانسیل بازارهای جهانی شدهاند و در حال حاضر بر زبان انگلیسی تسلط دارند. دولت کره نیز یک قدم اساسی برای کمک به استارتآپها برداشته است؛ به این صورت که سیاستهای اقتصادی خلاقانه را به کار گرفته است؛ از قبیل برنامه انکوباتور فناوری برای استارتآپها و تطبیق با دولت. آن را به بسیاری از انکوباتورهای استارتآپ در کره و نیز سرمایهگذاران جهانی مانند ۵۰۰ استارتآپ اضافه کنید، در این صورت به نظر خواهد رسید که عرصه استارتآپ کرهای بیش از گذشته رشد میکند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
ضرورتهای استارتآپ در حوزههای گردشگری
علی فولادی طوسی
طبق آمارهای رسمی سال گذشته حدود ۱۰میلیون و ۵۰۰هزار نفر پرواز داخلی در ایران داشتیم، حدود ۲۴میلیون نفر با قطار جابهجا شدهاند و نزدیک به ۱۷۹میلیون نفر از حملونقل جادهای استفاده کردهاند. پروازهای بینالمللی هم به صورت رفت و برگشت که یک سر مقصد ایران بوده، حدود ۶میلیون نفر پرواز انجام شده است. وجود چنین ظرفیتی موجب شده تا تیم بلیتبین در حوزه فروش بلیت کار کنند و البته تمرکز فعلیشان روی فروش بلیت هواپیماست.
اما در مورد سایر ظرفیتهای حوزه گردشگری برای راهاندازی استارتآپ باید بگویم که گردشگری با همه گستردگیاش هنوز نتوانسته ظرفیتهایش را برای جذب گردشگر نشان دهد. هنوز درآمدزایی قابل توجهی از این حوزه نشده و همین امر میتواند زمینهساز حضور استارتآپها باشد تا رونقی به این حوزه بدهند.
مثلا در حال حاضر سفر در ایران مقولهای گران محسوب میشود. به همین جهت اغلب سفرها، سفرهای تفریحی و برمبنای گردشگری نیستند. بنابراین اگر استارتآپی به دنبال معرفی مکانهای دیدنی نزدیک به محل زندگی افراد، ارزان و کمهزینه باشد، با استقبال خوبی روبهرو میشود. همچنین حوزههای دیگری هم برای راهاندازی استارتآپ وجود دارد. مثلا معرفی مکانهای استقرار که بتوان بهراحتی و با کمترین هزینه از آنها استفاده کرد. چون عموم مردم ایران کمتر به دنبال استفاده از هتل بوده و بیشتر به دنبال محلهای اقامتی ارزانقیمت هستند؛ مانند انواع کمپهای گردشگری. اگر چنین امری رخ دهد، مهمترین نتیجهاش رونق گردشگری است چون براساس مطالعاتی که ما داشتهایم، یکی از دلایل مهم سفر ایرانیان به خارج از کشور و مثلا کشورهای همسایه، عدم شناخت جاذبههای داخلی است.
همچنین گردشگران خارجی مشتاق هستند که اطلاعاتی به زبان خودشان دریافت کنند اما با اینکه تنوع بالایی از گردشگران ملتهای مختلف به ایران میآیند حتی اگر تعدادشان اندک باشد، محتوایی براساس سایر زبانها تولید نمیشود و آنچه تاکنون در زمینه آن استارتآپ راهاندازی شده مانند فروش بلیت و... مربوط به نیازهای فعال است. اما نیازهای غیرفعال زیادی نیز وجود دارند که یا کسی از آنها خبر ندارد یا اقدام عملی در موردشان صورت نگرفته است. استارتآپها حتی میتوانند بهوجود آورنده نیازهایی باشند و امکانات و خدماتی به گردشگران ارائه کنند که شاید خودشان از آن مطلع نیستند؛ یعنی به دنبال همین نیازهای غیرفعال بروند. در مناطق محلی به ارائه خدماتی بپردازند که یکی از آنها میتواند آموختن هنرهای محلی به گردشگران باشد. راهاندازی ورکشاپها و ایجاد زمینه بازدید گردشگران تا مثلا بتوانند مسیر ساخت صنایع دستی مختلف را به چشم ببینند و تجربه کنند. در این زمینه در ابتدا بایدفرهنگسازی ابتدایی صورت بگیرد.
از طرفی یکی از مهمترین ویژگیهایی که راهاندازی کسبوکار در حوزه گردشگری دارد، به محلیبودن کسبوکارها باز می گردد. به این صورت که تمرکز بر راهاندازی کسبوکارهای محلی به نوعی اشتغالزایی در مناطق مختلف ایران را به همراه دارد و خود عاملی برای زدودن فقر است. چون گردشگری مانند کشاورزی نیست که نیاز به آب یا هوای بارانی و... داشته باشد بلکه گردشگر را به دل کویر هم میتوان کشاند و در آنجا امکاناتی را برایش فراهم کرد و از این طریق به کسب درآمد پرداخت.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
عامل اصلی موفقیت سرمایه گذاران ریسک پذیر
تمام کارآفرینانی که با مفهوم و فرهنگ استارتاپ آشنا هستند الزاما با مفهوم سرمایه گذاران ریسک پذیر یا Venture Capitalists نیز آشنا هستند زیرا نیمی از شکل گیری یک استارتاپ وابسته به وجود و مشارکت سرمایه گذاران ریسک پذیر است. دلیل اینکه چنین نامی را برای این گروه از سرمایه گذاران انتخاب کرده اند، ریسک بالای سرمایه گذاری در یک استارتاپ است به طوریکه در بهترین شرایط اقتصادی، شانس موفقیت یک استارتاپ کمتر از 15% است. این بدان معنی است که از هر 6 مورد سرمایه گذاری فقط یکی از آنها به ثمر می نشیند اما همان یک مورد ممکن است به چنان موفقیتی برسد که ضرر ناشی از سرمایه گذاری در آن 5 مورد نا موفق را به طور کامل جبران کند.
اخیرا موسسه CB Insights که یک موسسه تحقیقاتی در زمینه سرمایه گذاری های ریسک پذیر است، بر اساس آمار و اطلاعات جمع شده از بازار جهانی و با کمک یک نرم افزار تحلیل گر، فهرستی از موفق ترین سرمایه گذاران ریسک پذیر را تهیه کرده است. در تهیه این فهرست TOP 100 که بر اساس عملکرد سرمایه گذاران از سال 2008 تا 2015 تهیه شده است، پارامتر های مختلفی در نظر گرفته شده است از جمله اینکه نسبت برداشت به کاشت یک سرمایه گذار چقدر بوده است.
بعد از تعیین بهترین سرمایه گذاران، سیاست ها و روش های سرمایه گذاری آنها مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه مهم بدست آمد که بیش از دو سوم سرمایه گذاران موفق کسانی بودند که در مرحله early-stage یا اصطلاحا همان مرحله نوزادی بر روی شرکت ها سرمایه گذاری کرده بودند و صبر نکرده بودند تا یک شرکت به مرحله بلوغ برسد تا بر روی آن سرمایه گذاری کنند. به عبارت دیگر، موفق ترین سرمایه گذاران کسانی بودند که رشد یک استارتاپ را پیش بینی کرده بودند نه اینکه رشد آن را در عمل دیده باشند. نکته جالب این است که این موضوع یک تغییر روند را نسبت به قبل از سال 2000 نشان می دهد زیرا در آن دوران سرمایه گذاری های early-stage کمتر از سوی سرمایه گذاران ریسک پذیر مورد توجه قرار می گرفت.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
اشتباههای مشترک کارآفرینان برای شروع کسبوکار
تارک کمیل یک کارآفرین سریالی که تجربه پنج بار شروع کسبوکار را داشته (همین اواخر به عنوان موسس و مدیرعامل پلتفرم ارتباطی Cerkl) میگوید: «من سه یا چهار بار در هفته با کارآفرینان صحبت میکنم و همه آنها دقیقا با همان مسائل پیش من میآیند.» او میافزاید: «مردم بارها و بارها در تلههای یکسان گرفتار میشوند. اگر آنها بتوانند تنها از این اشتباهات معمول اجتناب کنند، شانس موفقیت شرکت آنها بهطور قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.»
کمیل تنها کسی نیست که چنین تفکری دارد. مشاوران، سرمایهگذاران خطرپذیر و کارآفرینان سریالی همگی متفقالقول هستند که کارآفرینان دچار یک مجموعه اشتباهات مشترک میشوند.
اما این اشتباهات چیست؟ در زیر 6 مورد از آنها را آوردهایم:
1 آماده نکردن زندگی خود
هیچ فردی بدون آموزش اولیه نباید برای دوندگی در ماراتن بوستون شرکت کند. همین حالت برای استارتآپها نیز صادق است. باید با آموزش قبل از شروع یک کسبوکار (از استراحت و تغذیه کامل تا ایجاد روابط قویتر)، خودتان را آماده کنید. کمیل میگوید: «باید سرسخت باشید و اطمینان حاصل کنید که آماده هستید و هر قسمت از زندگی شما تحت کنترل خودتان است.»اگر دوستان و خانواده از آنچه اتفاق میافتد درک درستی نداشته باشند و دیدگاه و اهداف شما را حمایت نکنند، مشکلات شخصی برای شما ایجاد خواهند کرد؛ گذشته از اینکه اختلالات بزرگی بر کسبوکار شما نیز وارد خواهد آمد. یک مکالمه صاف و ساده برای مدیریت انتظارات با آنها داشته باشید. کمیل میگوید: «به آنها بگویید: (میخواهم توجهم را صرف این موضوع کنم و این اصلا به آن معنا نیست که شما برای من اهمیت کمتری دارید.»
2 سردرگم کردن یک محصول با یک کسبوکار
در عصر اپلیکیشنها، اریک هالتزکلاو که یک کارآفرین سریالی و استراتژیست شرکتی است، میگوید: «یک محصول یک نیاز شخصی را رفع میکند؛ اما یک کسبوکار واقعی چیزی دارد که بهخاطر آن، مشتریان بارها و بارها بازمیگردند.» اما چگونه این تمایز را ایجاد کنیم: آیا جریانهای درآمدی بالقوه پشت خرید اولیه یک محصول مشتری دارید؟ این یک فاکتور کلیدی برای سرمایهگذاران موثر در آینده است؛ کسانی که میخواهند اطمینان حاصل کنند که آنچه امروز ارائه میدهید ماندگاری خواهد داشت. هالتزکلاو در ادامه میگوید: «آیا میخواهید مجوز تکنولوژی مورد استفاده خود را به فرد دیگری بدهید؟ کسبوکارتان در 3 یا 5 سال بعد به چه صورت درمیآید؟ این مسائل از چشمانداز یک سرمایهگذار بسیار مهم هستند و به شما کمک خواهد کرد تا دریابید که آیا اصلا یک کسبوکار دارید یا خیر.»
3 هزینه نکردن برای مهارتها
با تمام احترام باید بگوییم که شما در همه چیز خوب نیستید. اصلا نمیتوانید اینگونه باشید. هر بخش از یک کسبوکار باید با تخصص و مهارت انجام شود (بهخصوص مسائل خاص مانند مالیات و مسائل قانونی). گرگ رائو، مدیر ارشد عملیاتی ریداگو، یک شرکت مهندسی سختافزار واقع در اورگون میگوید: «پیریزی نه فقط شرکتتان بلکه سرمایهگذاریهای بالقوه در مسیر نادرست، میتواند پیامدهای منفی برای شما به همراه داشته باشد.» بنابراین هر جا به مشکل برخوردید، راهنماهای رایگان آنلاین دانلود نکنید یا تصور نکنید که میتوانید خودتان همه چیز را حل کنید. به گفته رائو کارآفرینان نیاز به نگاه از دید یک کارشناس دارند. پس حتما یک کارشناس بیابید.
4 بیاعتنایی به دادهها
لیزا استون یکی از موسسان BlogHer که یک جامعه آنلاین است میگوید: «تفکر جادویی میتواند هر کسبوکاری را بکشد.» نمیتوانید تنها معتقد باشید که پیروز میشوید؛ بلکه باید با محاسبات ریاضی دریابید که آیا موفق خواهید شد یا خیر. باید دادههایی وجود داشته باشد که ثابت میکنند که ایده بزرگ شما واقعی است یا حداقل شاخص مهمی فراهم میکند. وقتی این دادهها را جمعآوری میکنید، از آنها برای ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد یا مراحل برجسته استفاده کنید تا نشان دهید که ایده یا کسبوکار شما در حال پیشرفت است.
5 مقیاسگذاری خیلی سریع
این آمار نگرانکننده است: 74 درصد استارتآپهای اینترنتی در حالی شکست میخورند که از رشد بالایی برخوردار هستند؛ اما چرا؟ چون خیلی سریع و خیلی زود مقیاسبندی میکنند. اریک رانالا یکی از موسسان و شریک مدیریتی Mucker Capital که در لسآنجلس واقع است میگوید «این مساله بسیار اتفاق میافتد. مردم پول بهدست میآورند و تصور میکنند سرشار از منابع مالی هستند و سپس آن را در مسیر نادرست استفاده میکنند. اما در همان زمان آنها درمییابند که خرج کردن آنها را به جایی نمیرساند؛ این امر اغلب خیلی دیر اتفاق میافتد.»آنها روی چه چیزی خرج میکنند؟ همه چیز؛ از بازاریابی تا استخدام سریع کارمندان بسیار زیاد. اما مشکل اصلی همان است: آنها این بودجه را روی مسائلی صرف میکنند
که برای گسترش کسبوکار آنها یا دستکم تعیین اینکه آیا کسبوکارشان قابلدوام است یا خیر، ضروری نیستند. رانالا میگوید: «اگر بدون رسیدن به مراحل مهم کسبوکار، جیبتان را خالی کنید، راهی بسیار دشوار برای افزایش منابع مالی بیشتر خواهید داشت.»
6 ترس از شکست
یک لغت ترسناک برای کارآفرینان وجود دارد و آن هم «شکست» است. هیچکس نمیخواهد در نقطه مقابل موفقیت باشد. کمیل میگوید: «واقعا این لغت اشتباه است؛ چرا که «شکست خوردن» به این معنا است که هیچ مزیتی وجود ندارد و اکثر مواقع اصلا اینطور نیست. این طرز تفکر را عوض کنید. شما شکست نخوردهاید؛ تنها تجربهای داشتهاید که کسبوکار بعدی شما را بهبود خواهد بخشید. به گفته کمیل گرچه هر بار این تجربه به شما ضربه زده است اما اکنون نکات جدیدی آموختهاید و میتوانید از این درس برای پیشبرد اهدافتان و بهتر کردن کسبوکارتان استفاده کنید.» بنابراین آیا میتوانیم بگوییم 6 مورد برای شکست استارتآپ وجود دارد؟ بله به لحاظ تکنیکی همینطور است. اما بهتر است بگوییم که راههای زیادی برای «یادگیری» وجود دارد.
چرا فعالان کسبوکارهای سنتی کسبوکارهای اینترنتی را تهدید می بینند؟
هنگامی که در دنیا استارتآپها در حال شکلگیری بودند، کلایتون کریستین نظریه نوآوری (یا فناوری) مختلکننده (Disruptive innovation or technology) را در سال 1995 مطرح کرد. این پروفسور آمریکایی در آن مقطع پیشبینی کرد استارتآپها با توجه به قدرتی که در آینده به دست خواهند آورد میتوانند بازارهای آفلاین یا سنتی را مختل کنند و بازارهای جدید با بازیگران تازه ایجاد کنند. دیگر بازیگران سنتی بازار نمیتوانند اثرگذاری چندانی بر قیمتها و روند بازار داشته باشند. به عبارت دیگر در دنیا بسیاری از بازارهای آفلاین از بین رفتهاند و بازارهای آنلاین جایگزین آنها شدهاند.
بهطور مثال از زمانی که شرکت آمازون وارد عرصه فروش کتاب شد پس از مدتی کتابفروشیهای شهرهای مختلف آمریکا تعطیل شدند چون هر کسی کتاب نیاز داشت به سایت آمازون مراجعه میکرد و سفارش اینترنتی میداد. این اتفاق برای بسیاری از کسبوکارهای آفلاین در آمریکا رخ داده است.
بگذارید کمی عقبتر برویم. در طول سالها شاهد بودیم هر تکنولوژی و فناوری جدید که آمد به سرعت جایگزین تکنولوژی قبلی شد و تکنولوژی قدیمی به فراموشی سپرده شد. یک مثال خوب سیر ارسال پیغام از تلگراف به تلکس و فکس و ایمیل و اپلیکیشنهای موبایل مانند تلگرام است یا سیر دوربین از مدلهای آنالوگ قدیمی به مدرن و سپس دیجیتال و نهایتاً موبایل که باعث شد فروش دوربینهای دیجیتال غیرحرفهای به حداقل برسد. میتوانیم نتیجهگیری کنیم که همواره در طول زمان تکنولوژیهای جدید و نوآوری پیروز شده است و مسیر خود را به هر طریقی در جوامع باز کرده است.
باید بپذیریم در دنیای امروز استارتآپها یا کسبوکارهای اینترنتی به هر شکلی میتوانند جایگزین کسبوکارهای سنتی شوند. ممکن است کمی زمان ببرد یا با موانع و مشکلاتی مواجه شوند اما در بلندمدت برنده میدان کسبوکارهای آنلاین و استارتآپها هستند. به هر حال کسبوکارهای آفلاین به خوبی آگاهند که اگر بخواهند روند فعلی را ادامه دهند دیر یا زود کسبوکارهای آنلاین جایگزین آنها خواهند شد. بنابراین طبیعی است که آنها احساس خطر کنند و با کسبوکارهای آنلاین مقابله کنند.
JustRide
این استارتآپ هندی، سرویس بهاشتراکگذاری سفر را در این کشور و با کاهش 25 درصدی هزینههای کرایه تاکسی راهاندازی کرده است. استفاده از اینترنت اشیا نیز به این استارتآپ کمک کرده تا رفتار رانندهها را زیرنظر بگیرد و آنها را رد یا تایید صلاحیت کند.
Exponent
این استارتآپ، امکان توسعه آسان نسخههای اندرویدی و iOS برنامههای کدنویسی شده به زبان جاوا اسکریپت را امکانپذیر میکند. این استارتآپ از فریمورک React Native برای این کار استفاده میکند.
Airfordable
این استارتآپ که رشد ماه به ماه آن 53 درصد اعلام شده، بهکاربرانی که بودجه کمی برای سفر دارند امکان میدهد تا با پرداخت هزینه سفر بهصورت هفتگی بتوانند به شهرهای دیگر سفر کنند.
GoGoGrandparent
موضوع سالمندان بسیار مورد توجه بخشی از استارتآپ است و این استارتآپ نیز، واسطهای میان سالمندان و تکنولوژیهای جدید است. با استفاده از سرویسهای GoGoGrandparent امکان درخواست تاکسی یا حتی خرید مواد غذایی و دارو، با یک تماس برای فرد سالمند مهیا میشود.
ZeroDB
امنیت موضوعی است که همواره مشتریان خود را دارد. ZeroDB در قالب ارائه سرویسهای رایانش ابری با قابلیت رمزگذاری، از دادههای حساس شرکتها یا کاربران بهصورت کاملا امن محافظت میکند.
Fabric
بازهم یک ایده دیگر در زمینه سالمندان. در دنیای امروز که منابع زیادی صرف مبارزه با بیماریهای مرتبط با کهولت سن نظیر از دست دادن حافظه میشود، Fabric با ایجاد پایگاه دادهای قابل جستوجو شامل تعاملات و موقعیتهای مکانی افراد، حافظه قابلجستوجویی را برای سالمندان و افراد دارای اختلالات حافظه بازسازی میکند.